توقع وبلاگی

۲۳ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۱۹

گاهی بروزشده‌های بیان را می‌بینم، عناوینی که نشان از خداحافظی و حذف وبلاگ باشد هم لابلایشان پیدا می‌شود. روی چنین عناوینی بدون ردخور کلیک می‌کنم تا آنها را ببینم. یکی از مطالبی که انگیزۀ نوشتنِ این مطلب شد و برایم جالب و صدالبته تعجب‌برانگیز بود مطلبی بود با مضمون اینکه نویسنده برای مدّتی در وبلاگش فعالیّت نمی‌کرده و چون مخاطبین آن فرد در این مدّت، یادی از او نکرده‌بودند پس به تریج قبایش برمی‌خورد و تصمیم به حذف وبلاگ می‌گیرد.

قبل از اینکه بحث را ادامه دهم خدمت آن بزرگوار و عزیزانی که تصمیم به حذف وبلاگشان گرفته‌اند عرض کنم که علاقۀ بلاگ بیان به ما کاربران بیش از پیش شده و قضیۀ حذف وبلاگ‌ها هم ظاهرا منتفی! من خودم وبلاگی دارم که قرار بوده در تاریخ 17 مهر حذف شود و هنوز مثل شیر ژیان پابرجاست. خدا یار بیان باشد که به سکون هم رضایت نمی‌دهد و دنده‌عقب گرفته.

ادامه دهم بحث را، برایم جالب بود که چنین توقعی در آن بزرگوار وجود داشت. در دنیایی که آدم‌های حضوری از هم یادی نمی‌کنند واقعا توقع‌داشتن از دوستان مجازی یک چیز عجیب و غریبی است. نه که بگویم افراد از روی بی‌معرفتی همدیگر را یاد نمی‌کنندها، شرایط زندگیِ افراد طوری شده که بدجور درگیر نان و آبشان شده‌اند. پیشنهادم به خودمان این است که اگر علاقه به این فضا داریم دست از چنین توقعاتی برداریم، نمی‌شود که به خودمان دروغ بگوییم آدمی احساس می‌کند وبلاگ‌نویسی مانند حیوان سربریده‌ای شده که صدای خس‌خس نفس‌هایش شنیده‌ و جاری‌شدن خون‌هایش دیده می‌شود پس تا می‌توانیم از این فضا بهره ببریم که معلوم نیست تَهَش چه می‌شود.

چقدر حق بود...
عزیزوم :)
حس می‌کنم تنها دلیلی که برای ادامه دادن واسه ما مونده اعتیادمون به این فضاست
اگه مدت طولانی ترک کنیم و به هر دلیلی سمتش نیاییم اعتیاد هم برطرف میشه و بعدش فقط منتظر یه بهانه‌ایم که کلا رهاش کنیم :/
البته که شخصا حدس می‌زنم اون بزرگوار بیشتر دنبال جلب توجه بوده باشه و منتظره مخاطباش بگن وای نه ما خیلی دلمون برات تنگ شده بود و تو رو خدا نرو عجقم و اینا :/
آره واقعا، ما یه مشت معتاد و علاقه‌مند به نوشتن و تعامل دوستانه بدور از هرگونه آشفتگی شبکه‌های اجتماعی هستیم.
من یکی مطمئنم از این فضا هم دل بکنم، نوشتن روی کاغذ حتی به اندازه یک خط در روز جزو برنامه‌م خواهد بود.
اینم احتمالی هست، از قضا احتمالی قوی :)
چقدر فونت وبت خوبه :)
فونت وب خودت هم همینه ؛)
البته که احتمالا چون خیلی مخاطبینش رو دوست داشته چنین توقعی به وجود اومده ولی واقعا توقع بجایی نیست. اونم در فضای وبلاگ‌نویسی که هر روز تعداد زیادی خداحافظی می‌کنند و ...
آره اینم حرفیه واقعا!
آقا شما بدون تا وقتی شما تو بیانی ما هم هستیم
شما بری بیان بی حس و حال میشه :))
عزیزوم, دیگه ما پیرپاتالا میدون رو دادیم دست شما جوونا :)
فکر کنم از این وب چیزا بوده...
کلا بروز شده های بیان خیلی پوکیده اند...
آره دقیقا از همین چیزا بود :|
باید منتظر ترکیدن خود ببان هم باشیم اینطور که بوش میاد.
عجب!

حرف شما درسته ولی بعضی وقتا این نکته رو فراموش می‌کنم :) همیشه نیاز به یک تلنگر دارم که نباید از کسی توقع داشته باشم و کسی هم کمک کنه واقعا لطف بزرگی کرده
:)

متاسفانه همه ما یه‌چیزایی که نباید رو فراموش می‌کنیم. وگرنه فراموشی اون بایدها که خیلی خوبه :)
عزیزوم, دیگه ما پیرپاتالا میدون رو دادیم دست شما جوونا :)


مگه شما چند سالتونه😂😂😂
اول بگو بهم چندسال می‌خوره تا بهت بگم :)
32-35
:))
تازه رفتم تو 28سال محمّدصادق :)
پس تازه اول جونی هستید😂😂😂
من چقدر پیرتون کردم :)
عزیز دلی تو :)